جریان (( شعبان بی مُخ ها )) در جغرافیای بروجرد !!!

جریان (( شعبان بی مُخ ها )) در جغرافیای بروجرد !!!

روز گذشته ، تصاویری در عرصه فضای مجازی پخش گردید که متاسفانه گویای حادثه تلخی بود. حادثه ای که در جریان آن حاج بهرام بیرانوند نماینده سابق مردم شریف بروجرد در مجلس شورای اسلامی و از جانبازان و ایثارگران دوران مقدس ، در جلسه ای مورد هجوم افرادی (( چاقو به دست )) قرار می گیرد.

اگرچه اینجانب در جریان جزییات جلسه و صحبت های مطروحه نبوده و قصد تایید یا رد شخص با اشخاص مرتبط با این موضوع را ندارم ، لکن نفس عمل انجام گرفته تحت پوشش کاذب را بررسی و شدیدا محکوم می نمایم.

از یک طرف اگر بگوییم حمله چاقو کِشان و ارازل و اوباش به حاج بهرام بیرانوند و هیئت همراه انجام گرفته ، برای هیچ عقل سلیمی قابل هضم نیست که ارازل و اوباش اهل جلسه گرفتن ، تعامل و گفتگوی منطقی باشند و چرا نماینده سابق مردم شریف بروجرد بایستی با ارازل و اوباش جلسه بگیرد ؟ برای چه کاری ؟آیا موضوع این جلسه راهکارهای تعامل اجتماعی با ارازل و اوباش بوده است؟ یا نشست صمیمی با جمعی از ارازل و اوباش ؟ یا تحلیل و بررسی چالش های اوباشی گری ؟ و دهها سوال دیگر که در ذهن متصور می شود.

از طرف دیگر، اگر بگوییم حمله کنندگان خدای ناکرده حزب الهی ، مسجدی، بسیجی یا امثال هم بوده اند ، چاقو کِشی و ضرب و شتم نه تنها با منطق ، فلسفه وجودی و نفس این عناوین سازگار نیست بلکه در تضاد کامل است؛

چرا که شاخصه نیروهای حزب الهی ، مسجدی و ... صرفا داشتن محاسن ،تسبیح ، انداختن پیراهن روی شلوار و اخیرا صدای زنگ تلفن همراه یا آهنگ پیشوازآن نیست ، که در آثار فاخر سینمایی اخیر کشور !! نظیر (( گشت ارشاد )) در شمارگان یک و دو به آن پرداخته شده ؛ آنچه شاخصه این جمعیت است ، اعمال و رفتار ایشان است ، که برگرفته از احادیث و سیره عملی ائمه معصومین (ع) در برخود با دیگران و در بالاترین سطح با دشمنان می باشد.

 (( بجز از علی (ع) که گوید به پسر که قاتل من       چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا ))

این موضوع آنقدر مهم است که در آموزه های دینی تاکید شده: نشانه مومن ، رکوع و سجده ها ی طولانی نیست، یا تعابیری نظیر(( بغیر السنتکم )) به کار رفته ، یعنی با  ((عمل ))  نه (( ظاهر )) 

لذا به نظر می رسد ، جریان تاریخی (( شعبان بی مُخ ها )) این بار در موقعیت مکانی ، زمانی و با هدفی دیگر و در ترازی بسیار پایین تر بوقوع پیوسته و این جریان تاریخی همچون آتش زیر خاکستر وجود داشته و هرازگاهی با اهدافی خاص در یک نقطه جغرافیایی شعله ای را برافروخته می سازد ، که لازمست در این خصوص چاره ای اساسی اندیشیده و با بصیرت عمل شود.

هدف از نگارش این سطور آگاهی سازی برای آنهایی هست که قصد دارند سوار بر امواج فضای مجازی،  از این اتفاق تلخ برای تخریب افکار عمومی و ایجاد بدبینی در جامعه اقدام نمایند ، شاید این حکایت قدیمی شاهد مثال و پایان بیان حقیر باشد ، آنجا که طلبه ای را به اتهام دزدی گرفتند و نزد مجتهدی عرضه داشتند : فلان طلبه دزدی کرده !! آن مجتهد در پاسخ گفتند : خیر ، نفرمایید فلان طلبه دزدی کرده ، بلکه بفرمایید فلان دزد ، طلبه شده است.

مسلم رضایی پور

24 شهریور 1396